زندگي يه لحظه با تو به هزار دنيا مي ارزه...
كنار هم مي نشينيم. با دستان كوچكت نوازشم مي كني و مي گويي:« بخواب». چشمان را مي بندم و الكي به تو مي گويم:« يخ كردم». سريع پتو را رويم مي كشي و پيشاني ام را مي بوسي و دوباره مي گويي:«بخواب» و شروع مي كني به نوازش كردن من و خواندن لالايي. با تو خوشبخت خوشبختم، با تو دختركي مي شوم كه تا انتهاي كوچه هاي كودكي مي دوم و شب كه مي شود خواب فرداهاي روشن را مي بينم، با تو سرشار از عشقم، پرم از لذت دوست داشتن، پرم از ترنم تو و ترانه هايي كه از اعماق قلبم قد مي كشند و در كوچه باغ شعر هايم گل مي كنند، اين جاست كه با خود مي گويم:« زندگي يه لحظه با تو به هزار دنيا مي ارزه » ...
نویسنده :
مامان شادي
8:39